در صدور جواز مرگ گوید:
این که می گیری عزیزِ من گواهینامه است
این جوازِ مرگِ سرعت های نامحدود نیست!
&&&&&&&&&&
در سبقت گرفتن بی جا
سعدی یا مرد نکونام نمیرد هرگز
مُرده آن است که هی سبقت بی جا گیرد!
&&&&&&&&&&
در دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن
اندکی آهسته تر رانندگی کن نازنین
دیرتر رفتن به منزل از نرفتن بهتر است...
&&&&&&&&&&
در راندن داریم تا راندن!
قسم به هر چه الاغ است ، راندنِ ماشین
قبول کن که همانند خرسواری نیست!
&&&&&&&&&&
در توصیه به پلیس گوید:
برای این که رعایت کنم از این لحظه
بیا و جانِ عزیزت مرا جریمه بکن!!
&&&&&&&&&&
در رعایت قانون!
خیال کرده تخلف برای ما سخت است
بیا در عین رعایت بِران اگر مَردی!
&&&&&&&&&&
در سلام دادن از ترس!
در خیابان بنده از ترس جریمه ناگهان
می فرستم بر پلیسِ مهربان صدها درود!
&&&&&&&&&&
در ترمز کردن های بی مورد!
تند می رانی و بی هنگام ترمز می کنی
گاه گاهی فکر ماشین های پُشتی نیز باش!
&&&&&&&&&&
در نکوهش حرف زدن!
پشت فرمان صحبتِ بی جا فراوان می کنیم
حمل مان خوب است اما نَقل مان عالی تر است!